بازاریابی چریکی

آموزش تکنیک ها و روش های بازاریابی پارتیزانی

بازاریابی چریکی

آموزش تکنیک ها و روش های بازاریابی پارتیزانی

گذر از محدودیت های ذهنی که موجب عدم موفقیت در فروش می شوند

با این پنج گام می توانید تمام محدودیت های درونی را که برای رسیدن به یک فروش موفق نیاز دارید را از میان بردارید. این پنج گام پل پیروزی هر فروشنده ائی است.

 

اگر به مطالب تخصصی تری در این زمینه علاقمندید می توانید آنها را در پایگاه بازاریاب های پارتیزان بیابید.

 اعتماد به نفس از مهمترین اصول کاری یک ویزیتور چریک است. مشتری از چشمان ویزیتوری که اعتماد به نفس کافی ندارد اینطور استنباط می کند که وی به کالائی که برای معرفی اش آمده اعتماد لازم را ندارند. هر ویزیتوری باید بتواند بطور کامل به خود اعتماد داشته باشد و از منبع ذهنی خود برای روند مذاکره بهره ببرد.

یک ویزیتور چریک می خواهد که قرار دادهای مناسبی ببندد! بنا بر این برای بستن قرار داد حرکت می کند! نه برای پرسیدن اینکه کسی وی را باور می کند یا نه! پارتیزان ها تمام کننده های قراردادهای فروش هستند نه تجربه کننده های احساسات حین فروش.بجای فکر نمودن به شکست و تجسم های نا امید کننده به پیروزی و تجسم های امید بخش تمرکز نمایید. خودتان را عادت دهید تا در هر حالتی در حال حرکت و نزدیک شدن به پیروزی باشید حتی زمانی که جواب نه می شنوید بدون درگیری احساسی به بررسی آن بپردازید و از آن پلی برای پیروزی بسازید. تقصیرات را به گردن دیگران نیندازید بلکه به بررسی نقاط ضعف خود و تدارک برنامه برای رفع آنها بپردازید. اگر در هر زمینه ائی موفقیتی حاصل نشد به خودتان یاد دهید که بجای توجیه آن و تجربه احساس تلخ آن با خودتان خلوت نمایید و بدور از احساسات در آن با صداقت کامل بدنبال ایرادات خود بگردید و برای رفع آنها برنامه ریزی نمایید. تاثیر این کار را بروی اعتماد به نفستان بزودی مشاهده خواهید نمود!

شکست را مجسم نکنید!تمرکز زیاد بروی خود و ضعیت شخصی می توان تا حد زیادی اعتماد به نفس را کم نماید. این فکر که « اگر مشتری با من به تندی برخورد نمود من چقدر خجالت می کشم!» اتفاقی است که هرگز رخ نخواهد داد اما فکر به آن بسیاری از ویزیتورها را تا حد از پا افتادن آزار می دهد! در هنگام تمرکز بروی خود و مشغول شدن به بررسی بالا و پایین شدن های احساسی و شخصیتی سریعا خود را به کاری مشغول نمایید. سعی نمایید تا از «دلسوزی به حال خود» رهائی یابید و آنرا با درک این نکته که شما موجود ترحم انگیزی که قابل دلسوزی باشد ، نیستید عوض نمایید و بروی توانائی هایتان متمرکز شوید. به کاری که توان انجام آنرا دارید بپردازید تا احساس توانائی و اعتماد به نفس به شما باز گردد. مشغول نشدن به خود و تعویض این رفتار با پرداختن به کارهائی که در آنها مهارت دارید ، خواه یک پیاده روی تند باشد و خواه یک آشپزی با دقت ، می تواند اعتماد به نفس شما را بالا ببرد و یاد آور خوبی برای میزان توانائی های شما برای ذهنتان باشد. می توانید اطلاعات بسیار مفید و تخصصی را در زمینه روانشناسی بازاریابی چریکی در سی دی آموزش ویزیتوری چریکی بدست آورید.

به خودتان فکر نکنید!این تفاوت از تفاوت میان تمرین سرچشمه می گیرد. بنابر این برای مسلط شدن به کار شروع به تمرین نمایید: دوستان خود را ویزیت نمایید و از آنها بخواهید شرایط و رویدادهای متفاوتی را با شما تمرین نمایند. به فروشگاه های آشنا بروید و در صورت امکان و فراغت زمان با فروشندگان آنها درباره شرایطی که ممکن است برای یک ویزیتور پیش بیاید صحبت نمایید. مطمئنا آنها می توانند راهنمائی های ارزشمندی را به شما ارائه دهند. شما یک ویزیتور چریک هستید و ویزیتورهای چریک دانشجویان علوم فروش و بازاریابی به هر نحو و در هر زمان هستند.این کار درست همانند آموزش رانندگی می ماند: یک راننده تازه کار همه تلاش خود را می کند که همه چیز را بخوبی اداره نماید ، مراقب آینه ها باشد ، مراقب نشانگر ها و علائم رانندگی باشد و به موقع آنها را اجرا نماید و با این وجود این کار را با اضطراب انجام می دهد و در اولین موقعیتی که در میان چهار راهی قرار گرفت از شدت اضطراب ماشین خاموش می شود و بوق های ماشین های دیگر به اشتباهات بیشتر هم منجر می شود اما راننده ائی که مدتی را به تجربه نمودن رانندگی مشغول بوده کمتر از راننده تازه کار به علائم و آینه ها دقت می کند اما کار را بهتر انجام می دهد. او ممکن است در حین رانندگی به اخبار رادیو هم گوش دهد و در خیابان به دنبال فروشگاه خاصی هم باشد! و رانندگی بهتری را هم از راننده تازه کار ارائه دهد.بسیاری از نگرانی ها از عدم تخصص نشات می گیرند. اگر شما ندانید که در ملاقاتی که در پیش رو دارید چه اتفاقاتی ممکن است روی دهد ، طبیعی خواهد بود که اضطراب داشته باشید اما اگر همه شرایط ممکن را بارها و بارها تمرین نموده باشید و به همه چیز  در یک ویزیت مسلط باشید ، می توانید این اضطراب را براحتی کنترل نمایید.

هدف باید هدف گذاری گردد و ریز جزئیات آن به روشنی مشخص گردد تا قابل حرکت و دستیابی شود. کمتر آرزوئی انسان را به تحرک و تلاش وا می دارد اما انسان ها برای رسیدن به اهدافشان از هیچ تلاشی فروگذاری نمی کنند. این دو را برای خودتان از هم مجزا نمایید و همین کار ساده به اعتماد به نفس شما خواهد افزود! اگر شما بدانید که به چه دلیل و در تعقیب کدام هدف به ملاقات مشتری می روید ، نگرانی های شما کمتر خواهد شد.« خوب ثبت یک شرکت بطور رسمی ، کار چندان سختی نیست و هزینه زیادی هم نمی خواهد ولی کسی که آنرا به عنوان هدف انتخاب ننموده همین یک قدم کوچک را هم برای آن بر نمی دارد! از طرف دیگر اگر این کار یک هدف است و نیاز به سرمایه دارد باید به عنوان یک هدف گزاری کاملا مشخص شود که قرار است سرمایه آن از کجا تهیه شود. یعنی هدف بزرگ به چند هدف کوچکتر قابل حصول تقسیم گردد»در ادامه دیالوگ بالا من این سئوالات و توصیه ها را عنوان می کنم:این بخشی از یک مکالمه واقعی با یکی از دوستان است که ویزیتور خوبی هم هست و به «پولدار بودن» علاقه دارد اما آنرا به عنوان یک هدف انتخاب ننموده است. طبیعی است که این فرد با این دیدگاه هیچ وقت به این علاقه خود دست نخواهد یافت! این طبیعی است که انسان به اهداف خود برسد و نه به علایق خود!« معلوم است! پول آنرا در اختیار ندارم!»« خوب چرا برای آن اقدام نمی کنید؟»« از راه ایجاد و ساختن یک شرکت بازاریابی»« دوست دارید از چه راهی پولدار شوید؟»« پولدار شدن خیلی خوب است و من آنرا دوست دارم»دقیقا مشخص نمایید می خواهید چه کاری انجام دهید و با انجام آن به چه هدفی برسید. بسیاری از افراد تمکن مالی را به عنوان یک هدف برای خود می پسندند اما هنگامی که از ایشان می خواهید برنامه خود را با ریز جزئیات آن برای رسیدن به تمکن مالی شرح دهند ، هیچ برنامه ائی برای آن متصور نیستند. به دیالوگ زیر توجه نمایید:

روشن نمودن هدف و انگیزهتمرین و تقویت قدرت تصمیم گیری از دو لحاظ برای یک ویزیتور چریک اهمیت دارد: در زمان کوتاه یک ویزیت از میان چندین انتخاب که احتمال می رود با شرایط یک مشتری سازگار باشد باید بهترین را انتخاب نمود و این به تمرین زیادی در زمینه تصمیم گیری نیاز دارد و از سوی دیگر قوی نمودن این توانائی موجب بالا رفتن اعتماد به نفس یک ویزیتور چریک می شود.بسیاری از ما دانسته یا نادانسته با این مشکل دست به گریبانیم اما نکته مهم در این مشکل این است که می توان با تمرین تصمیم گیری به این مشکل فائق آمد. مهم نیست که این تصمیم گیری بزرگ باشد یا کوچک. می تواند تصمیم گیری برای تمرین یک عادت مانند مسواک زدن در هر صبح و شام باشد تا تصمیم گیری در تغییر شیوه زندگی از نوع غذا خوردن و کاهش یا افزایش وزن گرفته تا هر نوع تصمیم گیری که بگونه ائی می توان نوعی حق انتخاب را در آنها مشاهده نمود. ریشه ائی ترین دلیل عدم اعتماد به نفس عدم توانائی در تصمیم گیری است و البته در بسیاری از ما این نکته به دوران کودکی باز می گردد. در زمانی که خانواده بر اساس اصول تربیتی قدیمی بچه ها را « مودب و ساکت » می خواستند و البته با هر رفتار مخالفی سخت برخورد می نمودند. در آزمایشی در علوم روانشناسی ثابت گردیده که کودکانی که والدین آنها مسئولیت هائی را در حد توان کودکان به آنها واگذار نموده اند و امکان تصمیم گیری و انتخاب را برای آنها مهیا نموده اند از اعتماد به نفس بالاتری نسبت به کودکانی که والدینشان همه انتخاب ها را برای آنها انجام داده اند و آنها را در محیطی ایده آل ولی فاقد انتخاب قرار داده اند ، برخوردارند.

تمرین تصمیم گیری نماییدچند قدم برای غلبه بر این احساس ناخوشایند وجود دارد که بازاریاب های چریک آنها را برای فروش درونی سازی می کنند و بهتر است بطور جدی آنها را تبدیل به عادت و رفتار روزمره نمود:برای همه ویزیتورها همیشه اولین ویزیت ها همراه با اضطراب هائی ناخواسته و استرس زا است که البته بعد از چند تجربه اول مرتفع خواهند گردید اما برخی دوستان این اضطراب را به همراه خود حمل می کنند و آنرا برای خود بصورت یک همراه همیشگی در می آورند. این حالت را باید در همان قدم های اول از بین برد و عادت ها و رفتارهای بهتری را جایگزین آن نمود.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.