کار فروشنده ٬ ویزیتور و بازاریاب چریک بسیار به کار یک پزشک شباهت دارد. بررسی ٬ جمع آوری اطلاعات ٬ تشخیص و خلق نسخه منحصربه فرد.
همه ما در مقابله با افرادی که برایمان آشنا هستند راحت تر و با آرامش بهتری می توانیم صحبت نماییم. بسیاری از افراد هستند که در مقابل یک جمعیت یا افرادی که با آنها آشنا نیستند به لکنت می افتند و یا کمینه آنچه را از پیش آماده نموده بودند را فراموش می کنند.
این مطلب مهمی است که یک ویزیتور چریک آموزش دیده بتواند مخاطب شناس خوبی باشد! اگر شما به عنوان یک ویزیتور چریک بتوانید در مدت کوتاهی ارتباطی دوستانه با طرف مقابل بر قرار نمایید می توانید انتظار داشته باشید که بتوانید فروش خوبی داشته باشید و این میسر نیست مگر با مهارت یافتن در شناخت فرد پیش رویتان.
اما برای یک ویزیتور چریک که برای اولین بار وارد محیط مشتری می شود چگونه ممکن است که به سادگی بتواند مشتری خود را بشناسد؟ پاسخ ساده است: با خود شناسی! واقعیت این است که بهترین الگوی رفتاری جامعه برای یادگیری و شناخت برای هر کسی خودش می باشد. این الگو می تواند به ما بیاموزد که چگونه بتوانیم دیگران را بشناسیم.
همه ما لحظاتی از خوشبینی ، بدبینی ، عصبانیت ، خشم ، احساسات خوب و احساسات بد را تجربه می کنیم. این جمله که کسی کلا انسان خوش بین یا بدبینی باشد امری بدیع و بسیار نادر است. معمولا همه ما غالب این رفتارها و احساسات را در دوره های مختلفی از زندگی و یا بطور روزمره تجربه می کنیم . این فرصت بسیار خوبی است تا به بررسی دیدگاه و میزان توانائی ذهنی در هنگام هر کدام از این احساسات بپردازیم و تقریبا می توانیم مطمئن باشیم که غالب افراد از چنین الگوهای رفتاری پیروی می کنند.
به عنوان یک مثال بررسی کنید که روزهائی که احساس خوبی نسبت به محیط اطرافتان ندارید ، حضور چه چیزی و یا چه گفتاری از یک دوست می تواند احساس شما را تغییر دهد یا کمینه باعث شود که احساس بهتری داشته باشید. مطمئن باشید که همان سنخ گفتار یا کردار می تواند در دیگران هم در شرایطی مشابه احساس بهتری بوجود بیاورد.
قبل از شروع به تغییر عادات رفتاریتان به عادات مشخصه یک ویزیتور چریک و قبل از آنکه رفتارهای یک ویزیتور چریک تبدیل به عادت در شما گردند ، کاغذ و قلمی بدست بگیرید و شروع به یاداشت برداری از همه اتفاقات و جریاناتی نمایید که در حال احساسی شما تغییر بوجود می آورد:
چه هنگام عاملی موجب شد که احساس خشم شما فروکش نماید؟
چه عاملی باعث شد تا احساس نگرانی شما درباره اوضاع نابسامان مادی قابل تحمل گردد؟
و ... !
این همه می تواند در اولین قدم ها به شما الگوئی برای آنچه که در مواجهه با مردمی که حالات مختلفی دارند بدهد. اما اینجا یک سئوال مطرح می شود: در مواجهه با دیگران اصولا چگونه می توان دریافت که حالات روحی ایشان چگونه است؟ خصوصا درباره بازاریان که عادت به مخفی نگاه داشتن احساساتشان دارند؟
جدای از تجربه که بدست نمی آید مگر با تمرین می توانید برای آموزش به همراه یک کاغذ و قلم به خیابان ها بروید و در احوال بازاریان و فروشندگان دقیق شوید! و هر آنچه را به ذهنتان می رسد را یادداشت نمایید. حالات چهره: ابروها ، لب ها ، حرکت های مردمک های چشمها ، تغییر رنگ پوست صورت و همینطور رفتارها حرکتی مانند حالات نشستن ، قرار یا بیقراری ها ، تن صدا ، حرکات دست ها ، حرکات پاها ، نوع نفس کشیدن ، حرکت سر و زمان های تکرار این حرکات را در تعدادی مشخص از بازاریان زیر نظر بگیرید. این مشخصات را درباره ایشان در روزهای ابتدای هفته و اولین ساعات کاری بازار ، روزهای میان هفته ، قبل از وقت نهار ، آخر وقت ها و روزهای پایانی هفته بررسی و یاداشت نمایید.مطمئنا در ظرف مدت کوتاهی از یافته های خود متعجب خواهید شد!
بزودی درخواهید یافت که در میان بازاریان هم بسیاری از ژست ها و تظاهرات اندامی مشابه یکدیگرند تا به حدی که این فکر را بوجود می آورند که گوئی همگی از یک منشا این رفتارها را فرا گرفته اند.
خصوصیات فردی خاصی هم وجود دارد که مربوط به خود افراد و یا صنف خاصی است: غالب سبزی فروش ها بیشتر به ایستادن تمایل دارند تا نشستن و نوعی بیقراری خاص که باعث کمتر شدن تمرکزشان بروی یک مشتری خاص می شود در آنها قابل مشاهده است!
از وزن افراد و وضعیت بدنی آنها می توان به بسیاری از الگو های رفتاری آنها پی برد: فکر خوبی نیست که یک فرد با وزن بالا را سرپا نگاه داریم و انتظار داشته باشیم تا به همه صحبت های ما با دقت و راحت گوش دهد!
برای شروع کسب تجربه در این کار می توانید در اوضاع و احوالات افراد خانواده و یا دوستانتان دقیق شوید و حتی از آنها آنچه را احساس می کنند سئوال نمایید و با آنچه حدث زده اید مقایسه نمایید. حتی ممکن است از طریق مطرح نمودن این پرسش بتوانید دوستان بازاری خوبی برای خودتان دست و پا نمایید!